![](//bayanbox.ir/preview/3168393165536964721/602.jpg)
نوشتن و آشپزی
شباهت نوشتن و آشپزی
(ایده ارتباط نوشتن و آشپزی)
دیروز وقتی آشپزی میکردم، این ایده بیشتر و پررنگتر از همیشه به ذهنم آمد. البته قبلاً هم به شباهت این دو فکر کرده بودم. اما دیروز و امروز بیشتر. شاید به این خاطر که دیروز روز پرکاری از نظر نوشتن بود و من در میان نوشتن، آشپزی هم میکردم.
***
اصلاً چرا راجع به شباهت و ارتباط نوشتن با کارهای دیگه مینویسم؟
من در نوشتههام در خصوص ارتباط و شباهت نوشتن با کارهای دیگه، قصد دارم در نگاه علاقهمندان به نوشتن یه تغییر اساسی ایجاد کنم. من سعی میکنم آنها را با نوشتن آشتی بدهم. جوری از نوشتن حرف بزنم که ببینند نوشتن هم مثل کارهای دیگه انسانی، یه فعل انسانی هست! فعلی انجام دادنی که با انجام دادنش هر روز براشون عادیتر و آسونتر میشه. به خاطر همین بهشون میگم که شما چطور مشابه این کارها و این دقتها رو که در نوشتن لازمه، هر روز دارید در کاهای دیگه زندگیتون انجام میدهید. در رانندگی، در آشپزی، در ساختن، بافتن، ساز زدن، نقاشی و سفالگری.
شباهت نوشتن با کارهای دیگه:
نوشتن و ساز زدن
نوشتن و رانندگی
نوشتن و بافتن
نوشتن و نقاشی و طراحی
نوشتن و عکاسی
نوشتن و سفالگری
نوشتن و ...
(ادامه دارد ...)
***
به نظر من بیشترین وجه اشتراک این دو هنر حیاتبخش این است که ما زنها به خوبی در آنها مهارت و سر رشته داریم. البته گاهی دیده میشود برخی با آوردن مثال نقض میخواهند بگویند در هر دو کار مردان سرآمدتر هستند. این دسته از افراد معمولاً با اشاره به سرآشپزهای سرشناس رستورانهای معروف و نویسندگان و شاعران شهیر تاریخ مدال افتخار این دو هنر را به جامعه مردان تقدیم میکنند.
(این اتفاقی است که عیناً زمانی که دانشجوی سال اول فلسفه بودم، در دانشکده علوم انسانی رخ داد. چند نفر آقا با سنّ و سال بالاتر و مطالعات بیشتر، بنا به دلایلی که فقط خودشان میدانند چه بود، آمده بودند نشسته بودند قاطی تعداد زیادی دانشجوی پسر و دختر جوان. برخی از ما هنوز تینیجر بودیم و تازه از دبیرستان فارغ التحصیل شده بودیم و اصطلاحاً دوره کالج را میگذراندیم. آنها سرِ کلاسها معلومات و تفکرات خود را مطرح میکردند و علاقه زیادی به چنین مقایسهها و نتیجهگیریهایی داشتند و در میان چنین بحثهایی، واکنشهای شنوندگان را بررسی و قضاوت میکردند.)
با اینکهه زمان زیادی از آن موقع و این بحث کذایی گذشته، اما لابهلای این نوشته دوست دارم دربارهاش حرف بزنم. پس بگذارید اول این موضوع را بررسی کنیم:
شاید بهتر است امروز به آنها یادآوری کنم در طول تاریخ واقعی زندگی بشر روی زمین این مرد و زن بودند که در کنار هم کشاورزی و دامداری میکردند و از محصولات کشاورزی و دامی برای خود و خانوادهشان غذا تهیه میکردند. بنابراین لازم نیست به چیزی افتخار کنیم و مدالی به کسی بدهیم. شاید بهترین واکنش ما شکرگزاری نسبت به نعمتهای الهی و این تقسیم کارها باشد.
تنها سرآشپزهای هنرمند و نویسندگان بزرگ و شهیر به این کارها نمیپردازند. در طول هزاران سال این پدران و مردان بودند که استوار و خستگی ناپذیر مایحتاج خانواده خود را تهیه میکردند. این مادران و زنان بودند که با مهر خود برای خانوادهشان غذا درست میکردند. در طی سالها، آدمهای مختلف نامهها، یادداشتها و کتابها نوشتند.
بله انسانهای زیادی غذا میپزند و انسانهای زیادی در کشت و تهیه مواد سازنده خوراک آدمی نقش دارند: کشاورزان، دامپروران، صیادان، کارگران، فروشندگان و رانندگانی که حمل و نقل مواد غذایی را انجام میدهند. بله انسانهای زیادی در فرایند نگارش و تولید و چاپ و انتشار کتابها و نشریات نقش دارند: معلمان که کلمه میآموزند، نویسندگان، ناشران، ویراستاران، سردبیران، کتابفروشها، تکنسینها و کارگران چاپ و ... .
زمانی که هزاران نقش واقعی نادیده گرفته میشود و فرهنگ مقایسه و مسابقه رایج میشود، حرفهای آدمها خوب شنیده نمیشود.
به سخن خودم باز میگردم. من اینجا یک وبلاگ نویس هستم با جنسیت زن. بنابراین این کاملاً طبیعی است که به موضوعات از زاویه دید خودم نگاه کنم و درباره آنها به همان شکلی حرف بزنم که آنها را میبینم و دربارهشان فکر میکنم.
« بله به نظر من بیشترین وجه اشتراک این دو هنر حیاتبخش این است که ما زنها به خوبی در آنها مهارت و سر رشته داریم. »
در این جمله هیچ مقایسهای نیست. به شکل کاملآً واقعی زنها، مادران، دختران سالیان سال با مواد غذایی و آشپزی سر و کار داشتهاند. مهم نیست که داوری بینالمللی آشپزی چه درجهای به آنها عطا میکند. زنها با نظافت و آشپزی خدمت بزرگی به بشریت کرده و میکنند. در دایره قسمت این کارها به آنها محوّل شده و آنها این وظایف را انجام میدهند. طوعاً یا کرهاً ! با هر کیفیتی!
برگردیم به ادامه صحبت!
ما زنان به خاطر سر و کار داشتن با آشپزی به صورت عملی و تجربی با مجموعهای از علوم ارتباط برقرار میکنیم: ترکیب مواد، افزودن چاشنی و آرایش و ارائه غذا ... . علومی که در نوشتن هم به کار ما میآیند.
خواننده این مقاله چه مرد و چه زن، فرقی نمیکند. ایدهای که در این مقاله در مورد «ارتباط نوشتن و آشپزی» مطرح میشود، به درد هر آدمی میخورد.
در آشپزی یکی از کارهای مهم ما ترکیب مواد است. چیزی که باید از آن سر دربیاوریم. اینکه چه موادی و چه اندازهای از آنها با هم تناسب دارند؟ مقدار و اندازه بسیار اهمیت دارد.
ر آشپزی زمان و وقت هم بسیار اهمیت دارد. کم و زیاد شدن آن باعث وارفتن، بیمزه شدن، یا از دست دادن شکل غذا یا نپختن و خام ماندن آن میشود. چیزی که همه ما بارها تجربه کردهایم.
همچنین افعالی که باید انجام شوند، بلد بودن میخواهند: آبکش کردن، سرخ کردن، برشته کردن، کباب کردن، پختن، تاب دادن، ریز کردن، خُرد کردن، پاک کردن، شستن، تزیین کردن و ... . باید بدانی با مواد مختلف چطور کار کنی. مثلاً زرشک را چطور پاک کنی، خیس کنی و بشوری؟ یا اینکه ریواس یا کنگر در چه تایمی میپزند؟ یا خوروش قلیه ماهی چگونه درست میشود؟
موضوع مهم دیگر چاشنیها، ادویهشناسی و استفاده از طعمدهندهها هستند. این کار هم به تجربه، دانش، مهارت و البته دقت نیاز دارد. مثلاً مهمترین، اصلیترین و پرکاربردترین طعم دهنده نمک هست که هنوز گاهی مشاهده میشود که درست استفاده نمیشود. اینکه چه طعمدهندههایی، چه قدر و در چه زمانی به چه غذایی باید افزوده بشوند؟ خواص آنها چیست و نحوه استفاده درست آنها چگونه است؟
و مرحله تزیین و آرایش و ارائه غذا که بسیار مهم است. تهیه و نگهداری از مواد غذایی و غذاهای طبخ شده هم بسیار اهمیت دارد. همچنین طرز کار کردن با وسایل آشپزی و کلی موارد ریز و درشت دیگر.
***
اینها را گفتم! حالا بیایید ببینیم نوشتن با این موارد و با آشپزی چه شباهتی دارد؟!
شاید تا حالا حدسهایی زده باشید. احتمالاً بسیاری از آنها درست است. چون ذهن انسان در پیدا کردن نقاط مشترک و وجوه شباهت بین دو پدیده و موضوع توانایی بسیار خیرهکنندهای دارد.
علم ترکیب در نوشتن
در نوشتن نیز ما با «علم ترکیب» سر و کار داریم. ترکیب کلمات، نشانههای تصویری و علامتها، حروف و آوای آنها، جملهها و قسمتهای مختلف متن (عنوانها، پاراگرافها و سایر عناصر)، مفاهیم، معانی و ... . برای همین به نوشتن، تألیف هم گفته میشود، چون متن از کنار هم گذاشتن عناصر پدید میآید. نوعی الفت و ارتباط بین آنها برقرار میشود و متن نهایی نتیجه این تألیف و ترکیب عناصر است.
اینکه بدانیم چگونه کلمات را با هم ترکیب کنیم و جملهها و بندهای نوشته را بسازیم، بسیار اهمیت دارد. چون معنایی که به خواننده ارائه میشود، بستگی زیادی به نوع ترکیب ما دارد. این ترکیب شکل یا فرم و محتوای متن ما را تعیین میکند.
علم استفاده از چاشنیها در نوشتن
نوشته ما نیز مانند هر کاردستی و محصول انسانی دیگر انسانی مثلاً غذا به چاشنی نیاز دارد. مثلاً در مورد سخنرانی به ما آموزش میدادند که از طعم دهندههایی مانند طنز، داستان، مثال و ... استفاده کنیم تا سخن ما بامزه و جذّاب شود. برای اینکه نوشته ما هم خوشمزه و مطبوع و دوست داشتنی باشد، خوب است که با چاشنیهای متن آشنا شویم و آنها را در متن به کار ببریم.
عناصری که وقتی به متن خود اضافه میکنیم، روی کیفیت نوشته و میزان برقراری ارتباط با آن تأثیر میگذارند. شاید در ابتدای کار با آنها زیاد آشنا نباشیم، یا با وجود اینکه سالهاست که مینویسیم توجه چندانی به آنها نکرده باشیم.
خبر خوب اینکه از همین امروز میتوانیم به چاشنیهای متن به صورت آگاهانه فکر کنیم و بیشتر به آن توجه کنیم. میتوانیم لیستی برای چاشنیهای متن تهیه کنیم و هر موردی که به نظرمان میرسد متن را بامزه و خوشمزه میکند به آن اضافه کنیم. پروژه بسیار جالب و هیجانانگیزی خواهد بود!
علم آرایش و ارائه در نوشتن
در هر صورت متن شما چیزی ارائه دادنی است که به مصرف و مطالعه میرسد. به طور کاملاًعامدانه از کلمه «مصرف» استفاده کردم تا ذهنیت شما را از درونی و شخصی بودن متن به سوی دیگری برگردانم. واژه «مصرف» معمولاً در مورد کالا و محصول استفاده میشود. بیایید متن را محصولی بدانیم که عرضه و دریافت میشود! اگر این طور به قضیه نگاه کنیم، به نوع ارائه آن بیشتر از گذشته توجه میکنیم. به آرایش کلمات، متن، به شکل دیداری کلام، به ترکیب متن و تصویر و به خیلی چیزهای دیگر ... . برای آن زمان خاصّی اختصاص میدهیم، به آن فکر میکنیم و راهکار و استراتژی خواهیم داشت.
حتی کسی مانند من که بیشتر متنی و کلامی است تا تصویری و حتی فعلاً فوتوشاپ هم در کامپیوترش نصب نکرده است!!! :)
علوم دیگر : تهیه و کار کردن با مواد لازم نوشتن، زمان و مکان نوشتن، کار کردن با افعال مرتبط و درگیر در نوشتن و ...
که بعداًدرباره آنها هم مینویسم.
این متن را باز میگذارم برای اینکه ادامه دهم ...
و ارسال میکنم که بخوانید ...