به نامِ خُدا / پرنویسا

پرنویسا: وبلاگ پروین شیرِبیشه

به نامِ خُدا / پرنویسا

پرنویسا: وبلاگ پروین شیرِبیشه

به نامِ خُدا / پرنویسا

به وبلاگ پرنویسا خوش آمدید
هر نوشته‌ای برای خواندن متولد می‌شود

«نوشتن» کسب و کارِ من است!
در این وبلاگ،
نمونه‌هایی از ثبت اندیشه‌ و احساسم را
بیشتر به صورت «درباره‌نویسی» و «شعر» بیان می‌کنم.

سپاسگزارم که آنها را با ذکر نام این وبلاگ با خوانندگان دیگر به اشتراک می‌گذارید

۴۲ مطلب با موضوع «درباره‌ها» ثبت شده است

جمعه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۴:۳۱ ب.ظ

دوره آموزش نگارش ارتباطی



ثبت‌نام از طریق ایوند آغاز شد: 

https://evand.com/events/negaresh971


برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این دوره از طریق لینک بالا به صفحه دوره نگارش ارتباطی در ایوند مراجعه کنید و این صفحه را خوب مطالعه کنید. 

 


🚩 با ثبت نام زودهنگام از تخفیف ویژه برخوردار شوید.

@Parnevisa

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۶:۳۱
پروین شیربیشه
جمعه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۳:۳۰ ب.ظ

چرا خیّام؟ چرا رباعی؟

چرا خیّام؟ چرا رباعی؟
چرا خیّام که یک ریاضی‌دان و حکیم بود، «رباعی» می‌گفت؟

گردون نگری ز قد فرسوده ماست
جیحون اثری ز اشک پالوده ماست 
دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست
فردوس دمی ز وقت آسوده ماست

« حکیم عمر خیّام نیشابوری »

🌷۲۸ اردیبهشت، روز بزرگداشت خیّام🌷

خیّام، ریاضی‌دان و حکیم بود، اما رباعی هم می‌سرود.
رباعی یا چهارتایی یا ترانه، گونه‌ای از شعر فارسی که چهار مصراع دارد و سه مصراع اول و دوم و چهارم  آن هم‌قافیه هستند.

🚩 از این تعریف که بگذریم، رباعی یعنی: 
« می‌توانم شناخت و معرفتی را که درباره خودم، خداوند، جهان، زندگی، مردمان، و پدیده‌ها و مفاهیم کسب کرده‌ام، در چهار جمله که وزن و قافیه دارند به تو بگویم. 
یادت باشد آن را تنها به این دلیل آهنگین و به زبان شعر می‌گویم تا به یادت بماند! »

رباعی بسیار نغز و کوتاه است: مفید و مختصر! عصاره و جانِ کلام است!
حوصله‌ات را سر نمی‌برد، پیام را می‌رساند و می‌رود. این تو هستی که باید آن را بگیری و دریافت کنی.
آن‌قدر کوتاه است که وقتی یک بار ‌آن را بشنوی، به یادت می‌ماند. لازم نیست بارها بشنوی یا بخوانی یا تلاشی برای به خاطر سپاری آن به خرج دهی. 

شاید از این جهت است که گفته‌اند: 
وزن رباعی، وزنِ عبارت « لا حَولَ و لا قُوَّةَ اِلاّ بِالله » است. 

از این رو، بسیاری ‌از عرفا، حکما و شاعران علاوه بر قالب‌های دیگر شعر فارسی، رباعی هم می‌سرودند.

❓شاید بپرسید اینها چه ربطی به ما داره؟! 

باید بگم من اینجا به هیچ وجه قصد ندارم ادبیات و دستور زبان فارسی آموزش بدهم. یا مثل تقویم و سالنما روز و ماه و سال و بزرگداشت اعلام کنم. 

موضوع اینه که من هم دقیقاً می‌خوام سر دربیارم چیزهایی که در فرهنگ‌مون و در زندگی‌مون و در جهان‌مون و در یک کلام در اطراف‌مون داریم، منابعی که داریم، شخصیت‌ها و کتاب‌هایی که داریم به چه دردمون می‌خورند؟ به چه کارمون می‌آیند؟ چه ارتباطی با زندگی ‌امروز ما، فکر ما و دغدغه‌‌های ما دارند؟ چه کمکی به ما می‌کنند برای یافتن پاسخ پرسش‌هامون؟

مثلاً اگه کسی مثل من یا شما دغدغه‌ی نوشتن داره، از «قالب رباعی» که در شعر زبان مادری‌مون داریم، چی‌ می‌تونه یاد بگیره؟
یا اگه دغدغه‌ی شناخت داریم، از خیّام که هزار سال پیش زندگی می‌کرده چی‌می‌تونیم یاد بگیریم؟

✅ از رباعی می‌‌آموزم که کلام کوتاه و آهنگین چقدر به یاد موندنی و مؤثره!

✅ از خیّام می‌آموزم که زندگی کردن، تفکّر، سخن گفتن و نوشتن در « زمان حال » چقدر مهمه!
@Parnevisa
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۳۰
پروین شیربیشه
پنجشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۳:۱۹ ب.ظ

درباره‌ی آغاز

باز هم آمدی عزیزترین ماه سال ...

خوش آمدی!

رمضان مبارک 🌻 


📌درباره‌ی آغاز

❓چگونه « آغازها » انگیزه و امید برای حرکت ایجاد می‌کنند؟


🚩هر شروعی را به فال نیک بگیریم و از آن استفاده کنیم: 

شروع روز تازه، ماه نو، سال جدید 

آغاز یک دوره تازه، جوانه زدن یک احساس تازه و اولین دقایق یک تغییر 

هر چیزی ...

در طبیعت و زندگی انسان هم آغازها و مبدأها برای همین هستند!

برای اینکه به ما یادآوری کنند: ماهی را هر وقت از آب بگیریم، تازه است!

ما بارها و بارها می‌توانیم آغاز کنیم: برای زندگی نو، برای نگاهی‌نو، برای فکری نو، و برای برقراری ارتباطی نو با خود، خُدا، دیگری و جهان


🌙اکنون هم که آغاز ماه رمضان است، می‌توانیم از این آغاز مبارک بهترین استفاده را بکنیم.

برای کارهای روزانه، برای انجام پروژه‌هایی ‌که در دست داریم، برای مطالعه کتاب‌ها به خصوص خواندن قرآن جان

مثلاً من سال گذشته، در ماه رمضان یک دوره آموزش نگارش ارتباطی در تلگرام برگزار کردم که از طریق آن با دوستانی آشنا شدم و توانستیم با هم یک دوره آموزش و تمرین نوشتن داشته باشیم. 

 

⚡️برای هر تغییر و تحوّلی، نیاز به انگیزه‌ای داریم.

هر چند به این تغییر و تحول نیاز داریم و خودمان بیش از هر کسی می‌دانیم، اما گاهی استارت زدن بسیار دشوار است.  


💫در حالی‌که « انتخاب یک مبدأ، یک نقطه شروع » 

برای تغییر، برای سر گرفتن یک کار جدید، برای انجام روزانه و مداوم یک کار خوب یا تمرین مفید می‌تواند در ما همان انگیزه‌ای را ایجاد کند که لازم داریم. 

انگیزه‌ای که به ما کمک می‌کند تا هر روز برای رسیدن به هدف خوبی‌ که داریم، کاری انجام دهیم.

و هر روز به آن نزدیک و نزدیک‌تر شویم. 

به این ترتیب است که آغازها و مبدأها برای ما انگیزه و امید می‌آفرینند ...


☀️به یاری‌خُدا از امروز که آغاز ماه رمضان است، شروع می‌کنیم. شروعی دوباره ...


✍🏼اگه دوست داشتید برایم بنویسید و ارسال کنید که از این آغاز برای چه تغییری، چه کاری، چه تمرینی استفاده کردید. 


@Parnevisa

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۱۹
پروین شیربیشه
يكشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۳:۲۹ ب.ظ

شباهت نوشتن و عکاسی

شباهت نوشتن و عکاسی

📸🖋
«نوشتن» به دلایل زیادی با «عکاسی» شباهت دارد و شباهت‌های بسیاری بین این دو وجود دارد. برخی از این شباهت‌ها عبارتند از: 


📌از نظر انتخاب موضوع یا سوژه
📌از نظر زاویه دید و زاویه دوربین
📌از نظر صحنه‌ پردازی
📌از نظر اندازه نما 


😶 انتخاب سوژه : 
مهم‌ترین شباهت نوشتن و عکاسی، انتخاب موضوع است.
همان طور که هر چیزی می‌تواند برای یک عکاس یا هنرجوی عکاسی سوژه باشد، در نوشتن هم شما در مورد «هر موضوعی» می‌توانید دست به قلم یا کیبورد شوید و بنویسید. در موردش یه خاطره دارم که در بعداً درباره‌‌اش می‌نویسم.


🎬 زاویه دید و دوربین :
زاویه دید شما در نوشتن تا اندازه زیادی با زاویه دوربین متفاوت است. 
وقتی می‌نویسیم، مثلاً داستانی را روایت می‌کنیم، می‌توانیم از زاویه دید شخصیت آن داستان وقایع را تعریف کنیم، یا از دید یک بیننده یا از دید کسی که کلّ ماجرا را می‌بیند. 
هر یک از این روایت‌ها ویژگی‌هایی دارند و تأثیر متفاوتی در خواننده ایجاد می‌کنند.

در عکاسی نیز زاویه دید دوربین می‌تواند از جوانب مختلفی باشد: 
از بالا، پایین، روبرو و هم‌تراز سوژه، یا از کنار، و از پشت سر عکس‌هایی که با هر یک از این زاویه دیدها گرفته می‌شوند، از نظر معنا و حسّی که منتقل می‌کنند و تأثیری که بر مخاطب خود می‌گذارند، با هم تفاوت دارند. 


📐 اندازه نما : 
اندازه نماها در عکاسی و فیلم‌برداری به طور کلی به سه دسته: بسته و بسیار نزدیک؛ متوسط؛ باز و دور تقسیم می‌شود. 
اینکه چه نمایی را انتخاب می‌کنیم و چقدر به سوژه نزدیک یا از او دور می‌شویم، در نوع روایت بسیار تأثیر دارد.

در نوشته نیز (چه داستانی و چه غیر داستانی) اینکه چقدر به موضوع نزدیک می‌شویم و به جزییات آن می‌پردازیم، و چقدر درباره‌اش به مخاطب توضیح و اطلاعات می‌دهیم، کار ما را متفاوت می‌کند. 


🏖 صحنه پردازی :
وقتی موضوعی را نقل یا داستانی ‌را روایت می‌کنیم، در بستر یک زمینه یا صحنه این کار را انجام می‌دهیم. 
فرض کنید در مورد خاطره سفر و وقایع آن چیز می‌نویسیم. 
صحنه رویداد جالبی را که نقل می‌کنیم، باید برای مخاطب خود توصیف کنیم. 
در عکاسی و هنرهای تصویری دیگر مانند فیلمبرداری و نقاشی نیز 
همین توجه به صحنه‌ای که سوژه در آن به تصویر کشیده می‌شود، اهمیت دارد. 
ما صحنه را انتخاب می‌کنیم، یا اگر در آتلیه یا استودیو عکاسی کنیم، آن را طراحی می‌کنیم.


به نظر من، صحنه هم در نوشتن و هم در هنرهای تصویری از یک نظر دیگر هم بسیار اهمیت دارد: 

گاهی علاوه بر چیزی که به عنوان موضوع یا سوژه اصلی به مخاطب خود نشان می‌دهیم، در گوشه و کنار صحنه نیز به نشانه‌هایی ضمنی می‌خواهیم اشار بکنیم. یعنی معنای مورد نظر خود را به صورت مستقیم و غیرمستقیم از کلّ اثر می‌خواهیم به مخاطب خود انتقال دهیم. 


اگر به این شباهت‌ها دقت کنید، می‌بینید ما به همان راحتی که عکس می‌گیریم، می‌توانیم بنویسیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۲۹
پروین شیربیشه
سه شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۹:۰۸ ق.ظ

بیا بنویسیم و ...

بیا بنویسیم و نترسیم از اینکه نکند بد بنویسیم ...

نوشتن کار ما انسان‌هاست 

هیچ کار انسانی بی‌نقص و خطا نیست!

هیچ کار انسانی کاملِ کامل نیست!

همیشه ممکن است روزنه‌هایی وجود داشته باشد. 


نمی‌خواهم روزنه‌ها و نواقص را توجیه کنم!

نه، هدفم چیز دیگری است. 


می‌خواهم به تو بگویم:

به خاطر روزنه‌ها، 

به خاطر نواقص، 

و به خاطر بهترین نبودن 


از نوشتن دست برندار!


#پروین_شیربیشه 

#پرنویسا

#نوشتن

@Parnevisa

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۹:۰۸
پروین شیربیشه
يكشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۷، ۰۶:۳۳ ب.ظ

شروع نوشتن

می‌خواهم بنویسم، اما نمی‌دانم از کجا باید شروع کنم؟

#روز_نوشت بهترین بهانه برای هر روز نوشتن است و شدیداً توصیه می‌شود. 

زندگی فردی و اجتماعی ما، و جهان پیرامون‌مان آن‌قدر پر از اتفاق و سوژه است که بتوان هر روز دست‌کم چند خطّی درباره‌اش نوشت.

حالا که در ابتدای سال جدید هستیم، یک دفتر روزانه یا سالنما بردارید و هر روز لااقل یک صفحه بنویسید. 

این کار علاوه بر عضلات دست و انگشتان‌تان، فکر و قلم شما را هم به تحرّک وادار می‌کند. 

می‌توانید وبلاگی تأسیس کنید و روزنوشت‌های خود را با نام حقیقی یا مستعار در آن منتشر کنید. 

با این کار علاوه بر نوشتن، مخاطب داشتن و خوانده شدن نوشته‌های خود را نیز تجربه می‌کنید!

منظور از قلم، قوّه نگارش شماست!


برای شروع نوشتن، به هیچ وجه سخت‌گیر نباشید!

به جای سختگیری در مورد کیفیت نوشته، پشتکار و استمرار در نوشتن داشته باشید. 

به خودتان سخت نگیرید. شما قرار نیست یک روزه رهِ صد ساله را بپیمایید. 

همه نویسندگان در سطوح مختلف با «نوشتنِ مستمر» نویسنده شده‌اند. 

شما نیز از این قاعده مستثنا نیستید!

هر روز زمانی‌ را به نوشتن اختصاص دهید و چیزی بنویسید. 

نوشته شما می‌تواند شبیه نوشته دیگران باشد، گردآوری مطلب و بازنویسی باشد.

یعنی درباره مطالبی که خوانده‌اید، با زبان خودتان چیزی می‌نویسید.

در میان همین گردآوری و بازنویسی است که چند جمله‌ای از زبان خودتان و با کلمات و تعابیر خودتان می‌نویسید. 

همین برای آغاز نوشتن، کافی است!


در آغاز نوشتن، نگران شبیه شدن نوشته‌تان با نوشته‌های دیگران نباشید!

برخی خیال می‌کنند هر جمله آنها باید اولین جمله‌ای باشد که در کلّ تاریخ نوشته شده است. 

این فکر اشتباه است و مانع نوشتن می‌شود. 

تکرار جمله‌ها و تعابیر امری طبیعی است!

بنویسید، حتی اگر شبیه چیزی باشد که روزی شنیده‌اید یا جایی خوانده‌اید. 

نقل قول‌های افرادی را که می‌شناسید، بین دو گیومه بگذارید و نام آنها را ذکر کنید. 

اما اگر نظری درباره آن دارید، به زبان ساده درباره‌اش حرف بزنید و حرف‌های خود را مکتوب کنید.

کافی است ساده و راحت بنویسند. 


در شروع نوشتن، «کمیت» مهم‌تر از «کیفیت» است. زیاد بنویسید!

«کارِ نیکو کردن از پُر کردن است!»

این ضرب‌المثل در نوشتن و آموختن بیشتر مهارت‌ها کاربرد دارد. 

کیفیت، تا حدّی از زیاد نوشتن حاصل می‌شود. اما چگونه؟

وقتی زیاد می‌نویسید، کلمات بیشتری را به کار می‌برید.

همچنین از ساختارهای جمله و طرز بیان‌های متنوعی در نوشتار استفاده می‌کنید.

همین باعث می‌شود با نگارش بیشتر خو بگیرید و راحت‌تر بنویسید. پس از آن متوجه می‌شوید که باید کیفیت نگارش خود را هم ارتقاء دهید‌.

زیاد بنویسید!


اگر دوست دارید نویسنده باشید، خود را برای سبک زندگی یک نویسنده آماده کنید.

فرقی نمی‌کند چه یک نویسنده حرفه‌ای و چه یک نویسنده معمولی!

واقعیت این است که نویسنده شدن، رؤیای بسیاری از افراد است!

افرادی که نمی‌دانند ساعت‌ها در یک اتاق، روی یک صندلی مجبور هستند بنشینند و بنویسند!

هر چه قدر هم که در کتابخانه و کافه و پارک و باغ و بوستان بنشینید و بنویسید، 

بیشتر وقت نوشتن خود را در یک اتاق یا دفتر کار خواهید گذراند. 

تماشای فیلم‌های داستانی و مستند درباره زندگی نویسندگان هم توصیه می‌شود!

 

نِویسا باشید!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۷ ، ۱۸:۳۳
پروین شیربیشه
سه شنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۷، ۱۲:۵۱ ق.ظ

یک لحظه خودآگاهی در نوشتن!

یک لحظه خودآگاهی در نوشتن!


🔵 گاهی پر شور و روان در حال نوشتن هستیم. چنان پر سرعت می‌نویسیم که حس می‌کنیم خودکار و رایانه، از نمایش کلمات و حرف هایمان جا می‌مانند ...

ما این لحظات رویایی و خاصّ را بارها تجربه کرده‌ایم. 

شور و شدّت احساسی که در این لحظات جریان دارد، بسیار زیاد است.

گاهی ‌در جریان کار و ویرایش هم این گونه هستیم. 

اما درست در همین مواقع و در بین همین لحظات است که به یک لحظه خودآگاهی نیاز داریم. 


🔵🔵 یک لحظه خودآگاهی در جریان نوشتن، می‌تواند ما را متوجه جریان ذهن، کلماتی که انتخاب می‌کنیم و سیر نوشته‌مان کند.

سمت و سویی که نوشته ما پیدا می‌کند و متوجهش نیستیم.

گاهی می‌بینیم چقدر خوب و زیاد نوشته‌ایم، اما از موضوع نوشته دور شده‌ایم یا زیاده گویی کرده‌ایم. گاه متوجه می‌شویم نیاز به توضیح و مثال بیشتری وجود دارد. گاه در می‌یابیم که چیزی گفته‌ایم که خودمان به آن باور نداریم!  


🔵🔵🔵 به همین قیاس، در روزهای زندگی‌مان هم ما به این لحظات خودآگاهی نیاز داریم. 

یک لحظه خودآگاهی در هر کاری: نوشتن، خواندن، خوردن، گفتن، شنیدن، شستن، پختن، خندیدن، راه رفتن و ... 

در ابتدای آن، در میانه‌اش و در پایانش!

زیرا در جریان شتاب‌ناک زمان و در ارتباط با محیط پیرامون‌مان، خودآگاهی ما به شدت کاهش پیدا ‌می‌کند. 

یک لحظه‌ یا حتی کمی طولانی‌تر: یک دقیقه 

و گاهی ‌یک ساعت 

و گاهی حتی یک روز که خودآگاه‌تر باشیم. 

یک لحظه خودآگاهی می‌تواند ما را در حالتی قرار دهد که خودمان، رفتارمان و عملی را که از ما صادر شده است، مشاهده کنیم.

در این حالت به نتایج مهمی می‌رسیم که اغلب آنها برای همیشه در وجود ما ثبت می‌شوند و شاید ناگفتنی‌باشند. 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۷ ، ۰۰:۵۱
پروین شیربیشه
يكشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۵۵ ق.ظ

شباهت نوشتن و طراحی و نقاشی

شباهت نوشتن با طراحی و نقاشی

🖋🎨

باز هم دستها در کار هستند! طراحی و نقاشی با چشم و دست انجام می‌شود. همان‌طورکه در نوشتن نیز دست‌ها دست اندر کار هستند. اما به جز این کار یدی که در بیشتر افعال انسانی انجام می‌شود، چه شباهتی بین نوشتن و طراحی و نقاشی وجود دارد. 


تا حالا به سرعت حرکت دست‌ها در طراحی، نقاشی و نوشتن نگاه کرده‌اید. در موسیقی و بافتن و گلدوزی و آشپزی نیز چنین سرعت عملی دیده می‌شود. هنگامی‌که تایپ کردن‌مان هم سریع می‌شود، با چنین سرعتی روبرو هستیم. چیزی که خود ما را هم در آغاز شگفت‌زده می‌کند! اگر از هر کدام از این کارها فیلم‌برداری کنیم و ببینیم، بیشتر متوجه این سرعت می‌شویم. دستی که انگار خودکار عمل می‌کند ... بدون فرمانروایی ذهن! البته انگار! روزهای اولی که این کارها را تازه داشتیم یاد می‌گرفتیم، خیلی کند انجام می‌دادیم. در واقع این سرعت عمل وقتی پدید آمد که در آن کار حسابی مهارت پیدا کردیم.


به حرکات یک نقاش هنگامی که طرح کلی یا sketch کارش را ترسیم می‌کند، نگاه کنید! یا زمانی‌که رنگ‌گذاری را انجام می‌دهد! ببینید دستانش چقدر روان روی کاغذ، بوم یا دیوار حرکت می‌کنند. انگار جزیی از همان هستند. ببینید چگونه طرح و نقش و رنگ روی زمینه می‌نشیند!!! هر چیزی انگار درست سرِ جای خودش می‌نشیند. اندازه‌ها میلیمتری و دقیق اجرا می‌شوند. حرکات دست حساب شده هستند. در هنر خوشنویسی و خطّاطی هم چنین است. درست مانند زمانی‌که غرق نوشتن هستید!   

 @parnevisa

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۶ ، ۱۱:۵۵
پروین شیربیشه
شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۶، ۰۶:۲۹ ب.ظ

شباهت نوشتن و ساز زدن

شباهت نوشتن با ساز زدن

📌 شباهت نوشتن با نواختن سازهای دارای صفحه کلید

حرکت انگشتان دو دست روی صفحه کلید ارگ و پیانو را دیده‌اید؟ می‌بینید این حرکات چقدر به حرکت انگشتان روی کیبورد رایانه یا لپ تاپ شباهت دارد؟!

اگر بخواهید این تشابه زیبا را بهتر تجربه کنید، به شما پیشنهاد می‌کنم روی سرعت تایپ خودتان تمرین کنید. طوری که بدون نگاه کردن به صفحه کلید بتوانید بنویسید. تجربه‌ی شنیدن یک موسیقی ترجیحاً پیانو و لایت هم هنگام تایپ کردن و نوشتن غوغا می‌کند. بشنوید و همزمان بنویسید. اینک شباهت نوشتن با کلیدهای کیبورد و نواختن پیانو را بیشتر احساس خواهید کرد!


اما نوشتن و پیانو نواختن شباهت‌ مهم دیگری هم دارند. کلمات مانند اجزاء کوچک یک ملودی روی مانیتور ظاهر می‌شوند. اگر به سرعت تایپ قابل قبولی برسید، می‌بینید فاصله‌ی بین آمدن کلمات به ذهن و اجرای فرمان نوشتن آنها توسط انگشتان شما به وسیله‌ی نواختن کلیدها، تقریباً به صفر می‌رسد و حذف می‌شود. شما در این حالت فقط دستانی می‌بینید که در حال انجام دادن کار خودشان هستند! معلوم نیست کلمات و جملات از کجا ‌می‌آیند و نوشته‌ می‌شوند؟! برای خودِ شما کاملاً مشخص نیست! تمام آنچه نوشته می‌شود، به هیچ وجه حاصل چیزهایی که قبلاً به آنها فکر کرده‌اید نیست! نوشته‌ی شما همیشه چیزی بیش از آنهاست! و با وجود این همیشه ناتمام است و جای تغییر و ویرایش دارد! اما مانند یک موسیقی زیبای نواخته شده، باید آن را رها کنید و به سراغ نوشته‌ و اثر بعدی بروید! 

📌 شباهت نوشتن با نواختن سایر سازها

نوشتن به صورت تایپی و دستی فقط با نواختن سازهایی که صفحه کلید دارند، شباهت ندارد. به نواختن سازهای زهی و زخمه‌ای و کوبه‌ای و حتی گرفتن سوراخ‌های سازهای بادی هنگام دمیدن نیز شبیه است.

آنجایی که تارها با دقت و ظرافت و هماهنگی فوق العاده‌ای نواخته می‌شوند! دست نیز هنگام نوشتن حروف روی کاغذ یا فشار دادن کلیدهای کیبورد، درست با همین زیبایی و ظرافت حرکت می‌کند. می‌توان گفت موسیقی حاصل رقص هنرمندانه‌ی انگشتان روی دف و تنبک، یا روی تار و چنگ و پیانو است. نوشته نیز ... !


📌ریتم و ضرباهنگ

موسیقی و ساز زدن از یک نظر دیگر هم به هم شبیه هستند. هر دو ریتم و ضرباهنگ دارند! ضرباهنگ کلمات در جمله و در فواصل علامت‌ها در نوشتن، و ضرب‌آهنگ نُت ها در ملودی و در فواصل سکوت‌ها در موسیقی!


سکوت کوتاه در نوشتن، کاماست و سکوت بلند نقطه. 

در نواختن هم جمله به جمله می‌نوازیم. مربّی سه تار می‌گفت: حالا این جمله رو می زنیم!

parnevisa@

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۶ ، ۱۸:۲۹
پروین شیربیشه
چهارشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۲۴ ب.ظ

شباهت نوشتن و سفالگری

شباهت نوشتن و سفالگری

نمی دانم با دیدن این تیتر چه فکری به ذهنتان می آید؟!

اما کمی صبر کنید! الان به شما می‌گویم که نوشتن و سفالگری چه ارتباطی با هم دارند!


حتماً کار کردن یک هنرمند سفالگر با چرخ سفالگری را دیده‌اید! او با صبر و حوصله خمیر گِل رُس را فرم می‌دهد و از آن کاسه و کوزه و جام می‌سازد. وقتی ظرف مورد نظر فرم دلخواه را به خودش گرفت، وقت پرداخت و ظریف کاری است. لبه‌های ظرف باید نازک و یکدست شوند. این مرحله از سفالگری با دقت و ظرافت بسیار زیادی همراه است. 

تازه بعد از این مرحله است که ظرف دست ساز را در کوره می‌گذارند تا بپزد و خشک شود. بعد از آن هم باز کارهایی برای پرداخت آن باید انجام شود. بعدش هم رنگ آمیزی و نقش زدن و لعاب.


✍🏼 در نوشتن هم همین طور است. وقتی شروع به نوشتن می‌کنیم، معمولاً در طول روزها می‌نویسیم و نوشته‌ی خودمان را جلو می‌بریم. نتیجه‌ی کار هنوز مشخص نیست. نوشته فُرم خودش را پیدا می‌کند، اما این فُرم نهایی نیست و به بازخوانی و ویرایش نیاز دارد.


ویرایش روی چرخ سفالگری!

مرحله‌ی ویرایش نیز برای بهتر و یکدست شدن نوشته است. پس از اتمام نوشتن، باید یک بار با کلّ نوشته‌ی خود ارتباط برقرار کنیم. باید آن را از ابتدا تا انتها بخوانیم و تغییرات لازم را در مورد کلمات، عبارت ها، علامت ها، جمله ها و پاراگراف ها اعمال کنیم. 

در این مرحله ما همانند سفالگری هستیم که پشت چرخش نشسته و دارد آرام و با حوصله لبه‌های ظرفش را نازک و یکدست می‌کند و فرم نهایی کارش را آماده می‌کند. با همان مهارت و هنرمندی! در کار نوشتن، گِلی که ما به آن شکل می‌دهیم، حروف و کلماتی هستند که پراکنده‌اند. ما با جمع کردن آنها در قالب جمله‌ها، نوشته‌ای معنادار را ایجاد می‌کنیم. از این نظر متریال یا ماده‌ی اولیه‌ی کار ما حروف و علامت‌ها هستند. پس از اینکه نوشته‌ی خود را تمام کردیم، فرم و محتوای نوشته‌ی خود را با ویرایش زیباتر و بهتر می‌کنیم. 

@parnevisa

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۶ ، ۱۹:۲۴
پروین شیربیشه