شباهت نوشتن و سفالگری
شباهت نوشتن و سفالگری
نمی دانم با دیدن این تیتر چه فکری به ذهنتان می آید؟!
اما کمی صبر کنید! الان به شما میگویم که نوشتن و سفالگری چه ارتباطی با هم دارند!
حتماً کار کردن یک هنرمند سفالگر با چرخ سفالگری را دیدهاید! او با صبر و حوصله خمیر گِل رُس را فرم میدهد و از آن کاسه و کوزه و جام میسازد. وقتی ظرف مورد نظر فرم دلخواه را به خودش گرفت، وقت پرداخت و ظریف کاری است. لبههای ظرف باید نازک و یکدست شوند. این مرحله از سفالگری با دقت و ظرافت بسیار زیادی همراه است.
تازه بعد از این مرحله است که ظرف دست ساز را در کوره میگذارند تا بپزد و خشک شود. بعد از آن هم باز کارهایی برای پرداخت آن باید انجام شود. بعدش هم رنگ آمیزی و نقش زدن و لعاب.
✍🏼 در نوشتن هم همین طور است. وقتی شروع به نوشتن میکنیم، معمولاً در طول روزها مینویسیم و نوشتهی خودمان را جلو میبریم. نتیجهی کار هنوز مشخص نیست. نوشته فُرم خودش را پیدا میکند، اما این فُرم نهایی نیست و به بازخوانی و ویرایش نیاز دارد.
ویرایش روی چرخ سفالگری!
مرحلهی ویرایش نیز برای بهتر و یکدست شدن نوشته است. پس از اتمام نوشتن، باید یک بار با کلّ نوشتهی خود ارتباط برقرار کنیم. باید آن را از ابتدا تا انتها بخوانیم و تغییرات لازم را در مورد کلمات، عبارت ها، علامت ها، جمله ها و پاراگراف ها اعمال کنیم.
در این مرحله ما همانند سفالگری هستیم که پشت چرخش نشسته و دارد آرام و با حوصله لبههای ظرفش را نازک و یکدست میکند و فرم نهایی کارش را آماده میکند. با همان مهارت و هنرمندی! در کار نوشتن، گِلی که ما به آن شکل میدهیم، حروف و کلماتی هستند که پراکندهاند. ما با جمع کردن آنها در قالب جملهها، نوشتهای معنادار را ایجاد میکنیم. از این نظر متریال یا مادهی اولیهی کار ما حروف و علامتها هستند. پس از اینکه نوشتهی خود را تمام کردیم، فرم و محتوای نوشتهی خود را با ویرایش زیباتر و بهتر میکنیم.
@parnevisa