داستان سادهپوشی
«هنرپیشگان عروسی پرماجرا»، اثر ژرژ اریوالو
داستان سادهپوشی
هفته پیش بود یا هفته قبلترش بود که آن عروسی سلطنتی در انگلستان برگزار شد.
در اینستاگرام و جاهای دیگر همه شاهد تحسین یک صدای ملت ایران از این عروس سادهپوش و بدون آرایش بودیم. برخی در مورد مشهود بودن لک های صورت او و شمارش آنها گمانه زنی میکردند.
بعد کلیپ های سخنان او منتشر شد که تفکرات او را نشان میداد.
او کمتر از یک هفته در ایران به شهرتی باورنکردنی رسید. برای فضیلتی که در جامعه خودمان چندان هم فضیلت نیست.
علاوه بر عروس، جاری او کیت میدلتون هم مورد تحسین ملت ایران قرار گرفت. چون لباسی را که در این مراسم به تن داشت، برای بار سوم پوشیده بود! چقدر ساده زیست! چقدر قانع! چقدر خانوم!
بیایید به این فکر کنیم اگر یک دختر ایرانی همین پوشش و آرایش را برای مراسم ازدواج خود انتخاب میکرد، فقط اطرافیانش که جزء همین ملت بزرگ ایران هستند، چه میگفتند؟!
همان افرادی که اگر یک دختر بدون آرایش و سادهپوش در شهر خودمان ببینند، در مورد طرز فکر، زندگی و حتی وضعیت اقتصادی او قضاوت و اظهار نظر میکنند.
احتمالاً در فرهنگ رفتاری واقعی جامعه ما سادهپوشی برای اشراف یک کشور دیگر، یک فضیلت است و برای مردم عادی خودی یک عیب محسوب میشود!!!به این میگویند وارونگی! تناقض! سر و ته نداشتن!
داستان سادهپوشی خانم مگان یا خانم کیت ماجرای من نیست.
داستان من، واکنش مردم کشورم به چنین ماجراهایی است که به من هم به عنوان یک عضو این جامعه مربوط میشود.