تا حالا به شباهت نوشتن با کارهای دیگه فکر کردید؟
تا حالا به شباهت نوشتن، با کارهای دیگه فکر کردید؟
مدتی است که من دارم فکر میکنم و به نتایج جالبی هم دارم میرسم. دوست دارم دربارهاش با شما صحبت کنم.
شباهت نوشتن با کارهای دیگه
ما انسانها کارهای مختلفی با دستهای خودمون انجام میدهیم.
تعداد این کارها خیلی زیاده: گذاشتن، برداشتن، دوختن، آشپزی، رانندگی، اتو کردن، تعمیر کردن اشیاء و ...
یکی از ساده ترین این کارها نوشتنه: چه با خودکار و روی کاغذ، چه تایپ و یا لمس صفحه ...
البته کارهای پیچیده تر و دقیق تری هم وجود داره: کارهای هنری، بافتن، جراحی کردن، ساز زدن و ...
بین این کارها و نوشتن، یه اشتراک خیلی واضح وجود داره. اینکه ظاهراً به وسیلهی دستها انجام میشوند. دست عضو خیلی جالبیه! سوژهی خیلی جالبیه برای عکاسی! وقتی تو دانشگاه هنر درس میخواندم، دانشجوهای عکاسی زیادی رو میدیدم که به عنوان یه سوژهی عکاسی روی دستها کار میکردند و چیک چیک از دست آدمها تو حالتهای مختلف عکس میگرفتند...
اما اشتراک های مهم دیگری بین کارهای دستی مختلف و نوشتن که آن هم اتفاقاً با دست انجام میشود، وجود دارد که قصد دارم در چند پست آینده در موردشان برای شما بنویسم.
ایدهی شباهت نوشتن با کارهای دیگه از کجا آمد؟
من هم همیشه دوست داشتم دربارهی دستها چیزی بنویسم، از آنها نقاشی بکشم، فیلم یا عکس بگیرم. این ایده با من بود. تا زمانیکه روی موضوع نوشتن متمرکز شدم.
وقتی در مورد فعل «نوشتن» فکر میکردم، نظرم بیشتر از همیشه به عملکرد مشترک دستها در این همه فعل انسانی جلب شد. در ذهنم کارهای مختلف را که با دست انجام میشدند، مقایسه میکردم، و دستها را در حالتهای مختلف!
آن وقت بود که ایدهی شباهت نوشتن با کارهای دستی دیگر به ذهنم آمد.
اما چرا به شباهت میپردازم، و نه تفاوت؟
در این مقایسه، پیدا کردن تفاوتها کار چندانی از پیش نمیبرد. تفاوت وجود دارد، چون این افعال متمایز هستند. من میخواهم از شباهت این کارها به نتیجهی مشترکی برسم که نوشتن را از یک فعل بیگانه به یک فعل آشنا تبدیل کند.
منظور از این شباهتها چیست؟
شباهت بین این کارها فقط به این برنمیگردد که با دست انجام میشوند. بلکه جنبههایی از این کارها با هم شباهت دارند. به عبارت دیگر، این کارها از برخی جهات به هم شباهت دارند.
چرا توجه به این شباهتها مهم است؟
به نظر من، یادآوری این موضوع به ما کمک میکند که به کار نوشتن بیشتر نزدیک شویم و به آن به عنوان یک کار مثل هر کار دیگری نگاه کنیم. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که اغلب نوشتن به عنوان یک فعالیت ذهنی، بسیار دشوار پنداشته میشود. اما وقتی به آن به عنوان یک کار مانند کارهای دیگر بنگریم و سعی کنیم جنبههای مختلف آن را بشناسیم، دیگر زیاد آن را خاصّ و سخت نخواهیم دانست. این نگاه تازه به ما کمک میکند با کار نوشتن راحتتر رویارو شویم و این پیش فرض را کنار بگذاریم که ما از پسِ آن نمیتوانیم بربیاییم.
💖دوست دارم به همه بگویم بیشتر بنویسند. تا زمانی که فرصت دارند! بیش از همیشه!