یادداشت کوتاهی دربارهی نمایش «سقراط»
یادداشت کوتاهی دربارهی نمایش «سقراط»
کاری از حمیدرضا نعیمی، شهریور و مهر 95، تالار وحدت (باز اجرا)
روز اول مهرماه بود و کارگردان به رسم معمول پس از اجرا، آمد روی صحنه و اسامی افراد شهیری را که برای تماشای سقراطش آمده بودند خواند. او همچنین تولد بزرگانی از موسیقی و هنر را تبریک گفت.
لحظاتی بعد من و دوست همکلاسیام که حدود 16 سال پیش تصمیم گرفتیم فلسفه بخوانیم، از سالن خارج شدیم. به دوستم گفتم:
«کارگردان در پایان نمایش، فراموش کرد دانشجویان فلسفه را یاد کند و اسمی از آنها ببرد!»
دانشجویان فلسفه،
آنها که صادقانه قرنها پس از سقراط، هنوز پرسش میکنند و عازم سفر فلسفی بیبازگشتی میشوند تا خود را بشناسند.
من اینک، کار ناتمام او را با دریافت و تجربهی زیباشناسانهی خودم در مقام یک تماشاگر نمایش و یک جستجوگر فلسفه به پایان میرسانم و تماشای «سقراط»م را به «همهی دانشجویان فلسفه» در همهی دورانها تقدیم میکنم.
من و دوستم در طول نمایش سفر کردیم: همراه با مدهآ، سافو، زانتیپه، سقراط، افلاطون و تئودوته. به یونان، به آتن، به 500 سال پیش از میلاد مسیح، به حیاط خانهی تئودوته؛ و به دانشکدهی علوم انسانی، به کلاسهای فلسفه، به امروز، اینجا و این شهر ...