زن و فریاد
شدت احساسات و عواطف در زن گاهی او را وادار به فریادهایی میکند که نمیتواند آنها را بلند بکشد!
و همین باعث میشود در طول زندگی خود گلودردهای عجیبی را تجربه کند.
و چقدر همه ما مملو از این فریادها هستیم!!!
عواطفی که به تنهایی تجربه میکنیم و گاهی مجالی برای بیان کردن و نشان دادن آنها وجود ندارد!
ولی فریاد زدن همیشه ممکن است. با وجود این، تنها و تنها فریاد زدن است که میتواند به ما کمک کند و ما حداقل برای سلامتی خود نیاز داریم گاهی فریاد بزنیم. اما چگونه؟!
گاهی باید در نوشتههای خود فریاد بزنیم.
گاهی در حرفهای خود.
گاه باید آن را نقاشی کنیم.
گاه باید آن را چون شعری، غزلی، سرودی بلند بلند خواند و گریست.
گاه باید آن را مثل سازی در دست بگیریم و بنوازیم.
گاهی میتوانیم آن را در حین ورزش، دویدن، پیاده روی و بالارفتن از کوه فریاد بزنیم.
گاهی میتوانیم آن را در حال رانندگی، وقتی در ماشین تنها هستیم، فریاد بزنیم.
یا همراه با خوانندهای که صدایش از پخش ماشین بیرون میآید!
فرقی نمیکند او چه شعری میخواند!
با او همراه شویم تا کمی فریاد بزنیم.
لطفاً فقط فریادهایتان را در گلو حبس نکنید!
و فریاد زدن را برای مدت زیاد به تعویق نیاندازید!
شاید لازم باشد خلاقیت به خرج دهید و راهی برای فریاد زدن کشف یا پیدا کنید.
راهی انحصاری، شخصی و جدید!
چه خوب میشود، نوع فریاد زدنتان را با زنان دیگر به اشتراک بگذارید!
و حتی با مردان! با همه انسانها !
و به آنها هم بیاموزید و کمک کنید فریادهای خود را به اشکال مختلف بزنند!
ما زنان قادریم فریادهای خود را به شکلی زیباییشناسانه و هنرمندانه بیان کنیم. شکلی نو، روشی تازه، شیوهای زیبا ! بدون ترس، بدون درد، بدون رنج، بدون فریاد، بدون جنگ و بدون خونریزی ...
بیایید با هم فریاد بزنیم!
من هم در حال فریاد زدن بودم ...
«تمرین نوشتن»
همراه هنرجویان خوبم در کلاس صبح دوشنبه (اولین کلاس نگارش ارتباطی ویژه بانوان)
97.9.26
پروین شیربیشه (پرنویسا)